1)-واژههای رایج و عمومی
محافظت از حساب ایمیلتان با استفاده از کلمهی عبوری مثل password یکی از احمقانهترین روشها در ایمنسازی کامپیوتری است. و شما نباید از 12345678 یا qwerty یا football استفاده کنید. و برای هواداران فیلمهای علمی / تخیلی نیز باید اشاره کنیم ncc1701d و starwars نیز کلمات عبور رایج و متداولی هستند که به راحتی حدس زده میشوند. البته این موضوع صدها- اگر نه میلیونها- نفر را از به کارگیری این کلمات و عبارات باز نمیدارد. و بدون هیچ شک و شبههای آنها تعجب میکنند که چرا آدرس ایمیلشان به لیست تماسهایی که دارند اسپم ارسال میکند و چرا یک نفر دیگر 15 یونیتPlayStation 4 از حساب Amazon آنها سفارش داده است.
2)- تاریخ تولد
طول کدهای PIN اغلب فقط چهار دیجیت است بنابراین به نظر نمیرسد به خاطر سپردن چند تا از آنها کار دشواری باشد. اما مردم هنوز هم برای انجام این کار با گرفتاری روبرو هستند و استفاده از تاریخ تولد خودشان یا افرادی که دوستشان دارند هنوز هم وسوسهکننده است. البته مشکل در اینجا است که به عنوان مثال هر کسی که بتواند پروفایل فیسبوک شما را بببنید احتمالا تاریخ تولد شما را هم خواهد دید. همین موضوع دربارهی دوستان یا اعضای خانوادهتان نیز مصداق دارد. یک هکر مصمم در پیدا کردن این نوع اطلاعات دربارهی شما هیچ مشکلی نخواهد داشت بنابراین استفاده از آن برای کلمات عبور یک ایدهی وحشتناک خواهد بود.
3)-مدیریت کلمات عبور
البته این روزها بسیاری از افراد از اهمیت داشتن کلمات عبور قدرتمند آگاه هستند و عبارات بسیار طولانی و پیچیده را به حسابهای شخصی خود اختصاص میدهند. کار خوبی است. اما چگونه باید همهی اینها را به خاطر سپرد؟ ساده است: همهی آنها را روی یک قطعه کاغذ کوچک بنویسید و سپس آن را به مانیتور خود بچسبانید. خوب، البته آگاهی از کلمات عبوری که بدین شکل در معرض دید همهگان قرار دارد مثل آب خوردن است. آیا میخواهید قادر شوید تمام کلمات عبور طولانی را به خاطر بسپارید؟ شاید تلاش برای استفاده از یک مدیر کلمهی عبور نظیر LastPass یا Roboform مفید باشد.
4)-بدون کلمهی عبور
همیشه گزینهی چشمپوشی کردن از کلمات عبور چه برای wi-fi، روتر، PC یا تلفن در اختیار شما قرار دارد. با این روش همهی کاری که باید انجام دهید این است که مستقیما به سراغ چیزی که احتیاج دارید بروید و این کار را بدون هیچ مانع و رادعی انجام دهید. عالی است- البته اگر این واقعیت به شدت عظیم را نادیده بگیریم که این کار شما را در برابر حملات، سرقت دادهها و سایر خطرات و تهدیدات امنیتی بلا دفاع میکند. استفاده از یک کلمهی عبور پیشفرض در تمام مواقع که به راحتی توسط هر کسی که به دنبال ایجاد دردسر یا سرقت از شما باشد قابل بهرهبرداری و سوءاستفاده است، تقریبا به اندازهی نداشتن کلمهی عبور بد است.
5)-بدون سیستم
مرد عاقلی (Harry Hill) زمانی گفته بود:"شما باید یک سیستم داشته باشید". او احتمالا دربارهی کلمات عبور حرف نمیزده اما این توصیهای کاملا ارزشمند است. اگر به کلمات عبور اعتماد ندارید یا اصولا آنها را نمیخواهید درنتیجه یک روش خوب برای به خاطر سپردن تمامی کلمات عبور قدرتمند و متفاوت این است که سیستمی داشته باشید که فقط خودتان آن را بشناسید. به عنوان مثال شاید بتوانید دو حرف آخر وبسایتی که در حال بازدید از آن هستید انتخاب کنید، اسم حیوان خانگی خود را به آن اضافه کنید، دو حرف اول وبسایت را به آن بیفزائید و سپس به عقب برگردید و همهی Lها را با 1 عوض کنید و Oها را با صفر جایگزین نمائید.
سیسکو معتقد است نیروهای زیادی به ایجاد گرایشهای جدید در محیط کار کمک میکنند. این نیروها و گرایشها در کنار هم، یک فضای همکارانهی جدید ایجاد میکنند که سیسکو میگوید میتواند کمپانیها را قادر کند پلتفرمی از قابلیتهای ارتباطی و همکارانه به وجود آورند که میتوان آن را به تمام کاربران تحویل داد. در بر گرفتن این گرایشها، برای کمپانیهایی که میخواهند سطوح جدیدی از نوآوریها و کارآییهای تجاری را به کار بگیرند کلید اصلی محسوب میشود. همچنین آشکار شدن مهارتهای بالقوهای که در درون سازمان پنهان شده است و در عین حال ارتباط نزدیکتر با مشتریان و شُرکا که همکاری و ارتباطات بهتری را فراهم میکند یکی دیگر از کلیدهای اساسی این گرایش محسوب میشود. برای خلق چنین فضای همکارانهی جدیدی، سیسکو دامنهی گستردهای از محصولات، سرویسها و راهحلهایی که UC(unified communications) یا ارتباطات یکپارچه، حضور، کنفرانس، cloud computing، ویدئو و سایر حوزهها را تحت پوشش قرار میدهد ارائه مینماید.
یک دیدگاه جدید
سیسکو معتقد است این فضای همکارانهی جدید فضایی است که تمرکز تاریخی بنگاههای تجاری بر PCهای دسکتاپ را به شکل هابی برای ارتباطات و همکاری تغییر میدهد. در اینجا مدل جدیدی وجود دارد که دینامیک PC-کارکنان را با کنار هم قرار دادن نرمافزار ارتباطی و همکاری که هر وسیلهای میتواند از هر مکانی برروی هر شبکهای اجرا شود در بر میگیرد. به طور کلی،این فضای کاری جدید، ارتباطات و همکاری را به روشهایی که محیط سنتی دسکتاپ کلاینت / سرور قادر به انجام آن نیست امکانپذیر میسازد که نتایج آن اساسا به وجود آمدن روشهای جدیدی برای نوآوری و بهرهوری جدید و همچنین صرفهجویی بیشتر در هزینهها است. گرایشهایی مثل رشد انفجاری استفاده از گوشیهای هوشمند،مصرفی شدن تکنولوژی، و تغییر به سمت تحویل برنامههای کاربردی از طریق ابر، نیروهای لازم برای ایجاد یکی از عمدهترین و قابل توجهترین تغییرات در صنعت IT در ۲۰ سال گذشته را با هم تلفیق کرده است. سایر عواملی که در این تغییر تاثیر دارند عبارتند از اهمیت رو به رشد و تاثیر شبکههای اجتماعی و استفاده از ویدئو در بین تمامی کاربران. هر یک از این عوامل از پتانسیل لازم برای تغییر چگونگی خرید،پیادهسازی و استفاده از تکنولوژی توسط کمپانیها و بنگاههای تجاری برخوردار هستند.هرچند، وقتی این عوامل با هم تلفیق شوند بر این عقیدهی IT که PC مرکز جهان بهرهوری و همکاری کارکنان به شمار میرود تاثیر بسیار بزرگی بر جای میگذارد. حالا، تبلتها و گوشیهای هوشمند از قابلیتهایی (مثل ۴G و اتصال Wi-Fi، نمایشگرهایی با کیفیت بالا، دوربینهای پُشت و جلو) برخوردار هستند که برای فراهم نمودن امکان ارتباطات غنیتر و موقعیتهای همکاری که بسیاری از PCها قادر به تحویل آن نیستند ضروری به شمار میرود. در جایی که مسئلهی مصرفیسازی IT به میان میآید،نسل جدیدی از کارمندانی که وارد محیط کار میشوند از IT انتظار دارند از ابزاری که آنها میخواهند استفاده کنند پشتیبانی نماید. به همین شکل،نسلهای جدیدتر کارکنان انتظار دارند به شبکههای اجتماعی، بلاگینگ، wiki و سایر ابزار اجتماعی که با آنها آشنایی دارند دسترسی داشته باشند و یا بتوانند به معادلهای سازگار با فعالیت تجاری این ابزار دسترسی پیدا کنند. کمپانیهای پیشرو که این حرکت را در بر گرفتهاند شاهد مزایای مرتبط با دریافت عقیدهی مشتری، فراهم نمودن سرویسهای مکانمحور و زمانواقعی و crowdsourcing ایدههای جدید هستند. درضمن زمانی که کنفرانسدهی و آموزش مطرح میشود ویدئو میتواند کیفیت سرویس را ارتقا دهد و هزینهها را کم کند اما در عین حال روشهای جدیدی مثل سرویسهای پزشکی و بانکی راهدور، رزولوشنهای زنده برای مشکلات تولیدی، مصاحبهی بخش منابع انسانی برای کارکنانی که از راه دور استخدام میشوند و خیلی چیزهای دیگر برای کمپانیها مزایای زیادی در بر دارد.درست مثل شبکههای اجتماعی و ابزار موبایل،ویدئو نیز یک تکنولوژی دیگر است که نسلهای جدید کارکنان انتظارات مشخصی از آن دارند. این منجر به برخورداری از قابلیت استفاده از ویدئو به عنوان بخشی از همکاری در محیط کار و دسترسی به منابع ویدئویی از طریق چندین ابزار، پلتفرم، انواع اتصالها، مکانها و حالتهای ارتباطی (زمانواقعی در مقابل آفلاین) میشود. براساس چنین فاکتورهایی، سیسکو از این محیط همکارانهی جدید به عنوان توانایی موبایل بودن (کاربران میتوانند از هر جایی به محیط کار خود دسترسی داشته باشند)، اجتماعی (ارتباطات میتواند در بیش از یک روش یک به یک، مثل یک به چند و چند به چند ظاهر شود)، بصری (ویدئو به روشهای متعددی یکپارچه میشود) و مجازی (ابرهای خصوصی یا عمومی برنامههای کاربردی،دیتا، و غیره را به روشی ایمن از طریق شبکههای هوشمندی که ابزار کارکنان را به هم متصل میکند تحویل میدهند) یاد میکند. نتیجهی نهایی، یک ارتباط مبتنی بر کاربر و محیط همکارانه است که آزادی انتخاب روشی که کارکنان میخواهند به منظور به حداکثر رساندن مزایای همکاری از آن بهرهمند شوند برای آنان فراهم میکند. درمقایسه با جایگزینهایی که در حال حاضر مورد بهرهبرداری قرار دارند، سیسکو میگوید این فضای همکارانهی جدید، شخصیسازی، یکپارچهگی در تمام ابزار، توانایی انتخاب روشی که کارکنان میخواهند اطلاعات را از آن طریق دریافت کنند و این که آنها چگونه دوست دارند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و انعطافپذیری لازم برای کارکنان در جهت انتخاب ابزار براساس ارجحیتهای شخصی و گزینههایی که از طرف سازمان در دسترس آنان قرار میگیرد فراهم میکند. سیسکو میگوید این فضای همکارانهی جدید حالتهای مختلف پیامرسانی،صدا، ویدئو، و کنفرانس را فراهم میکند که هر یک از منظر قابلیتهای توکار خود بسیار پیشرفته هستند. علاوه بر این، تحت مدل همکارانهی جدید، حضور از حالت سادهی “آزاد” یا “گرفتار” به حالات متعددی مثل وضعیت، وسیله،زمان،مکان، و پهنای باند در دسترس تبدیل میشود و بدین ترتیب بهترین نوع ارتباطات و همکاری را در بین طرفهای مختلف ایجاد میکند.
آن را به واقعیت تبدیل کنید
همانگونه که سیسکو توضیح میدهد، قدرت و هدف استفاده از تکنولوژی همکاری، به افراد کمک میکند تا حد امکان طبیعی عمل کنند. سیسکو معتقد است بنگاههای تجاری میتوانند با فراهم نمودن امکان کار بدون محدودیت برای کارکنان خود، درگیر کردن آنان از طریق فراهم کردن ابزار همکاری برای اتصال به سایرین، و توانمندسازی آنان برای توسعهی ایدهها و حل مشکلات به چنین موقعیتی دست پیدا کنند. روش ساختاری که سیسکو برای فراهم نمودن توانایی ایجاد چنین محیطهایی در پیش میگیرد روشی است که براساس مقیاسپذیری، امنیت، و در دسترس بودن شکل میگیرد؛ در عین حال موبایل بودن، ویدئو، و عملکرد ابری را برای فراهم نمودن امکان همکاری کارکنان در هر زمان، از هر مکان و با استفاده از هر ابزاری ایجاد میکند. در بین مزایای بیشماری که سیسکو در رشد و توسعهی چنین محیط کاری میبینند، توانایی توسعهی ارتباطات بهتر در تمام سطوح سازمان است. بدین ترتیب این مزایا شامل یک سلسله مراتب تخت، قابلیتهای تصمیمگیری سریعتر و بهتر، توانایی ورود سریعتر محصولات به بازار، بهرهوری توسعهیافته، صرفهجوییهای متعدد (به زمان، انرژی، و هزینههای سفر فکر کنید)، و ایجاد پاسخگویی بهتر به مشتریان از طریق دسترسی سریعتر به مهارتها و تخصصها و اطلاعات در داخل کمپانی قرار دارد. برای فعالسازی واقعی و طبیعی ارتباطات هر فرد به هر فرد، سیسکو مدعی است که روش، محصولات و سرویسهای این کمپانی به کارکنان اجازه میدهد از ابزاری که قبلا در اختیار داشتند به شکلی ایمنتر استفاده کنند و بهترین موقعیتهای میتینگ را از طریق Cisco TelePresence و WebEx فراهم کنند. سیستم سیسکو در عین حال کارکنان را قادر میکند از طریق ویدئو،UC، و ابزار حضور(presence) با افراد بیرون از سازمان ارتباط برقرار کنند و با استفاده از مدلهای پیادهسازی ابری سیسکو و interoperability پلتفرم هزینهها را پائین بیاورند. برای این که ویدئو به بخشی طبیعی از همکاری بدل شود، سیسکو میگوید درست مثل کاری که در زمینهی صدا از طریق شبکه برای بنگاههای تجاری کرده است، همین کار را برای ویدئو نیز انجام داده. علاوه بر این،به جز در اختیار داشتن گستردهترین مجموعهی ویدئویی برای یکپارچهسازی ویدئو، سیسکو مدعی است “تنها ساختار ویدئوی تجاری که برای مقیاسپذیری، سرعت و قابلیت اطمینان” طراحی شده است در اختیار دارد. در جایی که هدف، فراهم نمودن قابلیت همکاری ازطریق ابر است، سیسکو میتواند دامنهی وسیعی از برنامههای کاربردی همکاری که صدا، ویدئو، وب و پاسخگویی به مشتری را در بر میگیرد فراهم کند؛ آن را از طریق ابرهای خصوصی، عمومی و هیبریدی فراهم کند؛ کلاینتهای دسکتاپ و برنامههای کاربردی مجازیسازی شده را از طریق سیسکو، تامینکنندههای سرویس و شُرکای خود تحویل دهد؛ و به پیادهسازی یک تجربهی کاربری یکپارچه در تمام مدلها و ابزاری که به کار میگیرد کمک کند.
مایکروسافت در یک روش جدید، کلمات عبور غیرخلاقانه و قابلحدس کاربران را تایید نمیکند.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، گزارش سالیانه SplashData به نام «فهرست بدترین کلمات عبور» که شامل رمزهایی مثل ۱۲۳۴۵ و Qwerty و Password بود انگیزهای شد که مایکروسافت به برخی کلمات عبور، اجازه استفاده در تعدادی زیرساخت ازجمله Xbox Live و آفیس ۳۶۵ ندهد. این قانون بهزودی برای Azure نیز پیادهمیشود.
در این اقدام منحصر بهفرد مایکروسافت، کاربرانی که از این نوع کلمات عبور استفادهمیکنند با اخطاری مواجهمیشوند که میگوید «کلمه عبوری انتخابکنید که بهسختی قابلحدس باشد» و این کاربران مجبور میشوند کلمه عبور خلاقانهتر و درنتیجه امنتری انتخابکنند.
درحالیکه این ابتکار مایکروسافت قطعاً به توقف رخنه به حساب کاربران کمک خواهدکرد، اما این روش برای جمعیت بسیار کاربران تاییدکننده شبکه شرکت، واقعاً چیزی صورتنمیدهد. چند نسخه قبلتر مایکروسافت کنترل کلمات عبور خوبی را پیادهکرد که تصور میشد مزایای بسیاری دارد زیرا چند نوع کاربر مختلف میتوانستند به کلمات عبور مختلفی نیاز داشتهباشند. برای مثال، یک فروشنده ممکن است به یک کلمه عبور ۸ رقمی با دو نوع حروف یعنی حرف بزرگ و کوچک نیاز داشتهباشد درحالیکه شاید لازم باشد مدیران سامانهها از یک کلمه عبور ۱۲حرفی استفادهکنند. موارد دیگر نیز بسته به گروههای مختلف، تاریخچه کلمه عبور و حداکثر و حداقل سن کلمه عبور متغیر بودهاست.
این روش گامی در مسیر مناسب بود اما به عدم استفاده از کلمه عبورهای ساده، کلمات عبور افزایشی، Password.۱ و Password.۲ و مانند اینها کمکی نکردهاست. همچنین استفاده از نام شرکت، نام خود کاربران و غیره را نیز جلوگیری نکردهاست. بهمحض اینکه کلمه عبور با معیارهای پایهای تنظیممیشوند، مورد قبول قرارمیگیرند.
همچنین برنامههای تجاری وجود دارد که برای شبکه شرکت به این موضوع میپردازند و در همان زمان یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) ارائهمیدهند که نشانمیدهد کلمه عبور در حال نوشتهشدن با قوانین پیچیدهای مطابقت دارد. برای مثال این قوانین میتوانند بهگونهای تنظیم شوند که اجازه استفاده از حروف تکراری یا اعداد افزایشی و همچنین تعدادی حروف خاص را ندهند.
استفاده از یک برنامه کلمه عبور خودتنظیمی و روشنکردن کلمات عبور پیچیده برای یک سازمان رایگان است و هیچ بار اضافی به سازمان IT یا به مرکز سازمان وارد نمیکند. این برنامهها بیشتر شبیه وبگاههای بانکداری هستند: کاربران از طریق جوابدادن به یکسری پرسش انتخابی چالشبرانگیز در این برنامه ثبتناممیکنند. کاربران در صورت فراموشی کلمه عبور پیچیده یا از روی خود وبگاه یا از طریق لینک «کلمه عبورم را فراموشکردهام» روی صفحه ورود ویندوز، میتوانند کلمه عبور خود را تغییر دهند.
این روشی که مایکروسافت در حال اجرای آن است، حرکتی در مسیر درست برای محافظت از کاربران در برابر رخنههاست. برنامههایی مانند مدیریت پیچیدگی کلمه عبور و بازنشانی کلمه عبور توسط خود فرد از سازمانها نیز حمایتمیکند بدون اینکه باری اضافی به سازمان IT واردکند.
امید میرود که سال بعد «فهرست بدترین کلمات عبور» کوتاهتر شدهباشد یا حداقل حاوی کلمات عبوری سختتر از«Password» و امثال اینها باشد.
شرکت اچپی اینترپرایس (HPE) برنامههایی جدی برای توسعهی کابلهای انتقال اطلاعات دارد و درصدد است تکنولوژیهای نوری و لیزری را در این صنعت وارد کند. این شرکت قصد دارد از لیزر و نور به صورت گستردهتر برای انتقال اطلاعات استفاده کرده و سیمهای مسی رایج را منسوخ کند.
در جدیدترین مراسم این شرکت، مادربوردی مجهز به یک ماژول نوری معرفی شده که قابلیت انتقال اطلاعات با سرعتی برابر با ۱.۲ ترابیت بر ثانیه دارد. این سرعت انتقال از تمامی ارتباطاتی که در حال حاضر برای انتقال دیتا معرفی شدهاند، بیشتر است و میتوان این اتصالات جدید را به عنوان جایگزینی برای کابلهای مسی امروزی که به عنوان کابل شبکه استفاده میشوند، معرفی کرد.
سیمهای مسی در پورتهای کامپیوترهای شخصی و لپتاپها نیز استفاده میشوند و مطمئنا تا جایگزینی آنها با سیستم جدید، زمان زیادی باقی مانده است. اما برای مقایسهی سرعت این اتصالات بهتر است بدانیم که حداکثر سرعت پورت یواسبی ۳ حدود ۱۰ گیگابیت بر ثانیه و حداکثر سرعت انتقال اطلاعات در پورت تاندربولت ۳، حدود ۴۰ گیگابیت بر ثانیه است. در نتیجه اتصالات و کابلهای جدید سرعتی بسیار بیشتر از این اتصالات خواهند داشت.
مایکل مکبراید (Michael McBride) مدیر آزمایشگاه طراحی سیلیکونی HPE دربارهی این اتصالات و ماژول سیلیکونی فتونیک این شرکت که X1 نام دارد میگوید: “در آینده اتصال فیبرهای نوری به کامپیوترها و لپتاپها، به سادگی اتصال کابلهای شبکهی معمولی خواهد بود.” البته این ماژول جدید در حال حاضر در مرحلهی آزمایش است و پس از نهایی شدن در طراحی سرور جدید این شرکت با نام The Machine استفاده خواهد شد.
برد طولی ماژول X1 از حدود ۳۰ تا ۵۰ متر است. البته اچپی اینترپرایس در مراسم خود از تکنولوژی سیلیکونی فتونیکی با سرعت انتقال اطلاعات ۲۰۰ گیگابیت بر ثانیه و با برد طولی ۵۰۰ کیلومتر نیز رونمایی کرد.
در حال حاضر نور در مکانیزمهای انتقال اطلاعات در مسیرهای طولانی و شبکههای بزرگ ارتباطی استفاده میشود. بعلاوه شنیده شده شرکت اینتل نیز در حال کار روی ماژول سیلیکونی فتونیک مخصوص خود است و البته مشخص نیست که این دو شرکت با یکدیگر همکاری میکنند یا خیر.
اساس کار کابلهای نوری اینگونه است که از امواج نوری با طول موجهای مختلف برای انتقال اطلاعات استفاده میکنند. کابلهای نوری میتوانند مشکلات زیاد پهنای باند سرورها را حل کنند. در حال حاضر سرورها در معرض انتقال مقدار زیادی اطلاعات قرار دارند و کابلهای مسی کنونی جوابگوی بخشی از این نیاز هستند. اجرایی شدن استفاده از کابلهای نوری میتواند باعث پیشرفتی بزرگ در صنعت انتقال اطلاعات و سرورها شود.
اتصالات جدید که شرکت HPE معرفی کرده، در سطح رکهای تجهیزات شبکه استفاده خواهند شد و در آیندهای نزدیک رکها شامل بخشهایی مجزا برای پردازنده، حافظه و رم خواهند بود که ارتباطات نوری به عنوان بخشی مهم در آنها استفاده خواهند شد. بعلاوه، بدلیل کاهش حجم کابلها نسبت به کابلهای مسی، استفاده از کابلهای نوری به صرفهتر خواهد بود.
شرکت اچپی نمونه اولیه از رایانهای را طراحی کرده که میتواند همانند مغز انسان برای انجام محاسبات عمل کند. این محصول بر اساس ساختار جدیدی تولید شده که میتواند روش عملکرد رایانههای آینده را به ما نشان دهد.
مغز را میتوان به عنوان یک رایانه بسیار بهینه بیولوژیک در نظر گرفت. مغز در واقع میتواند اطلاعات زیادی که از طریق چشم، گوش، حس کردن بو و… بدست میآورد را بدون هیچ کاهش سرعتی که در رایانهها معمولا وجود دارد، پردازش کند.
در واقع هدف اچپی ساخت چیپهای کامپیوتری است که میتوانند با سرعت زیاد بر اساس احتمالات و اطلاعات موجود محاسبات لازم را انجام داده و تصمیمات لازم را بگیرند که این در واقع همان روش عملکرد مغز انسان است.
این چیپها با استفاده از مدلهای یادگیری و الگوریتمها میتوانند پاسخ تقریبی را برای گرفتن تصمیم اعلام کنند.
در حالی که تا ارائه این نوع چیپها به صورت عمومی سالیان زیادی را باید صبر کنیم اما شرکت HP هم اکنون در حال تست اولیه نوع این مدل چیپها است که بر اساس روش کارکرد مغز انسان کار میکنند. این نمونه اولیه برای نخستین بار در کنفرانس Discover که در شهر لاسوگاس برگزار شده به نمایش درآمد و هدف اصلی از طراحی این محصول همانطور که اشاره شد ایجاد یک رایانه است که بر اساس روش کارکرد نورونها و سیناپسهای مغز فعالیت میکند.
مغز شامل شبکهای از تعداد بسیار زیادی نورون است که در بین آنها میلیاردها ارتباط برقرار شده است. به محل هر کدام از این اتصالها یک سیناپس میگویند که به منظور برقراری ارتباط مورد استفاده قرار میگیرند. تقریباً ۱۰۰ میلیارد نورون به صورت موازی در مغز فعالیت میکنند که اتصالات یاد شده را ایجاد کرده و اطلاعات را با استفاده از سیگنالهای الکتریکی و شیمیایی انتقال میدهند. محققان شرکت hp سعی دارند تا این مکانیسم را در یک مدار سیمی پیاده سازی کنند.
Car Graves که یکی از دانشمندان محقق در آزمایشگاههای HP است میگوید: “ما با استفاده از تکنولوژی ممریستور خود و نیز ساختار خاصی که طراحی کردهایم در حال ایجاد ساختار محاسباتی موازی مانند مغز هستیم.”
ممریستورها در واقع نوعی از حافظهها هستند که میتوانند به آینده سیستمهای هوشمصنوعی کمک کنند تا این سیستمها بتوانند دادهها را فهمیده و استفاده بیشتری از آن ببرند. آنچه گفته شد تفاوت بین SSDهای امروزی و DRAM ها است چراکه SDD ها و DRAM ها فقط میتوانند اطلاعات را ذخیره کنند. همانند سیناپسها یادگیری و نگهداری دادهها در ممریستورها بر اساس ویژگیهای جریاندار دادهها مشخص میشوند.
دادهها در مغز در نورونها یا سلولهای خاصی ذخیره میشوند و محاسبات لازم برای انجام وظایفی مثل تشخیص یک عکس یا صوت در این نوع سلولها انجام میشود. این روش در واقع طرح پشت پرده ساختار اچپی برای رایانههای جدیدی است که همانند مغز انسان عمل میکنند.
Graves میگوید: «با استفاده از این طرح پتانسیل زیادی را برای افزودن قدرت فوقالعاده بیشتر و نیز بهینه بودن بیشتر در مصرف انرژی در پردازندهها و حافظهها دارد.»
در رایانههای معمولی، دادهها برای انجام فرآیندهای پردازشی از حافظه ذخیرهسازی خارج شده و سپس به پردازنده و حافظه پردازشی ارسال میشوند که این موضوع میتواند منابع سیستمی زیادی را درگیر کند. ساختار اچپی خلاف این روش عمل میکند و در واقع محاسبات را در همان محلهایی که دادهها ذخیره شدهاند انجام میدهند، درست همانند روش عملکرد مغز. سپس بین سلولهای مختلف اتصال ایجاد خواهد شد و این بخش نیز همانند روش کارکرد سیناپسها است.
Graves میگوید: «با چنین ساختاری، محاسبات موازی زیادی میتوانند انجام شوند چنین محاسباتی ضریب ماتریسی بردار نامیده میشوند که این نوع محاسبات نیز در واقع قلب الگوریتمهای محاسباتی فشرده و اپلیکیشنهایی مثل فیلترگذاری روی عکس یا تشخیص صدا و سیستمهای یادگیری عمیق است.»
محققان اچپی همچنان در حال توسعه ممریستورها هستند و آنها را در ساختارهایی شبیه به شبکه توری تنظیم میکند که نهایتا باعث ایجاد رایانهای به نام Dot Product Engine میشود. محققان همچنین میتوانند ساختارهای تور شکل را تست کنند تا بهترین و متفاوتترین نوع الگوریتمها را ایجاد کنند.
محققان ۸۰۰۰ محاسبه را در یک سیکل ساعت در یک ممریستور خاص مدیریت کردهاند. Graves اعلام کرد: «با چیپهای واقعی که از این ساختار بهره میبرد سرعت انجام محاسبات بسیار بالاتر خواهد بود چراکه تمامی مراحلی که هم اکنون در بخشهای مختلف انجام میشود در یک چیپ یکپارچه قرار داده شدهاند.»
البته این چیپهای جدید جایگزین پردازندههای کنونی یا پرازشگرهای گرافیکی فعلی نخواهند شد. هر نوع از محاسبات در یک چیپ نورونمانند در نزدیکی همدیگر و بر اساس احتمالات انجام میشوند و به همین دلیل ممکن است کاملا دقیق نباشند.
Graves میگوید: «برای برخی از انواع اپلیکیشنها البته نیاز به دادههای دقیقی نیست. ولی برای مواردی چون تراکنشهای بانکی شما قطعا ریاضیات تقریبی را پیشنهاد نمیکنم.»
این نوع چیپها احتمالا به عنوان یک پردازنده کمکی رفتار خواهند کرد که میتوانند هوش را در انجام وظایف یک رایانه از جمله تشخیص یک عکس یا صوت اضافه کنند.
روش اچپی متفاوت با دیگر کمپانیها نظیر کوالکام است. شرکتهایی مثل کوالکام در حال حاضر از روشهای مبتنی بر نرمافزار استفاده میکنند و برخی دیگر نظیر IBM بر ساختارهای متفاوت در چیپها تکیه کردهاند.
تحقیق مورد بحث در اچپی فعلا در روزهای اولیه خود به سر میبرد اما Graves از همین حالا برای آینده رایانههایی با هوش مصنوعی که میتوانند همانند مغز یک انسان عمل کنند بسیار هیجانزده است. در هرحال مشخصا مدتی طول میکشد تا اچپی بتواند یک چیپ کاربردی بر اساس روش کاری مغز تولید کند.
Graves در پایان میگوید: «هنوز پاسخ تمام سوالاتی که در این زمینه وجود دارد را نمیدانیم، اما کار خود را با سرنخهای خوب و کاربردی که یافتهایم آغاز کردهایم.»
نظر شما در این مورد چیست؟ آیا اچپی موفق به تولیپ چیپی خواهد شد که همانند مغز انسان عمل کند؟